چند تصحیح در ترجمه کتاب «دین، قدرت، جامعه» در ادامه میآید.
Such a system offers the governed the possibility of appealing the decision of a lower office to its higher authority, in a definitely regulated manner.
❌ چنین نظامی به تابعین امکان میدهد در مورد تصمیمهای ادارهی پایینتر، به شیوهای کاملا قانونی از مرجع بالاتر پژوهشخواهی کنند. (ص ۲۲۶)
✅#برگردان_درست:
چنین نظامی به اتباع حکومت امکان آن را میبخشد که به شیوهای کاملاً نظامیافته، دربارهی تصمیمات یک منصب اداری ردهپایین، از مقام مافوق آن منصب دادخواهی کنند.
the relatively great unity of culture flowed from ecclesiastic structures that were in part strictly unified and, in the Occidental Middle Ages, increasingly bureaucratic in character.
❌ وحدت نسبتاً فرهنگی از ساختارهای روحانیای سرچشمه میگرفت که تا حدی یکپارچه بودند، و در غرب، در دوران باستان، به نحو فزایندهای خصلتی دیوانسالارانه داشتند. (ص ۲۴۰)
✅#برگردان_درست:
یکپارچگی نسبتاً زیاد فرهنگ از ساختارهایی کلیسایی سرچشمه میگرفت که بهدرجاتی از وحدت قاطعی برخوردار و در دورهی قرونوسطی در غرب به نحوی فزاینده سرشت دیوانسالارانه یافته بودند.
the bureaucratic tendency has chiefly been influenced by needs arising from the creation of standing armies
❌ گرایش دیوانسالارانه بیش از هر چیز تحت تاثیر ضرورتهای ناشی از ایجاد ارزشهای دائمی بوده است. (ص ۲۴۲) (ممکن است این مورد غلط تایپی باشد.)
✅#برگردان_درست:
گرایش دیوانسالارانه بیش از هر چیز تحت تاثیر ضرورتهای ناشی از ایجاد ارتشهای دائمی بوده است.
The modern Occidental state can be administered the way it actually is…
❌ ادارهی دولت نوین شرقی به صورتی که اکنون شاهد هستیم… (ص ۲۴۴)
✅#برگردان_درست:
ادارهی دولت مدرن غربی میتواند به همان صورتی که در عمل شاهد آن هستیم…
In the modern state, the increasing demands for administration rest on the increasing complexity of civilization and push towards bureaucratization.
❌ در دولت نوین، نیاز فزاینده به دستگاه اداری از پیچیدگی روزافزون تمدن و حرکت به سوی دیوانسالار شدن منشاء میگیرد. (ص ۲۴۲)
✅#برگردان_درست:
در دولت مدرن مطالبات فزاینده برای استقرار یک دستگاه اداری برآمده از پیچیدگی فزایندهی تمدن است و [فرایند] بوروکراتیزاسیون را به پیش میراند.
And very frequently a crypto-plutocratic disrrihurion of power has been the result.
❌ غالباً نتیجه، توزیع ثروتمندانهی قدرت است. (ص ۲۶۲)
✅#برگردان_درست:
و نتیجهی کار هم در اغلب موارد توزیع قدرت به صورتی توانگرسالارانه-مافیایی بوده است.
everything, and especially these ‘imponderable’ and irrational emotional factors, are rationally calculated
❌ همه چیز، و به خصوص این عوامل عاطفی غیرعقلانی و محاسبهناپذیر، منطقاً قابل پیشبینی و محاسبهاند. (ص ۲۸۹)
✅#برگردان_درست:
همهچیز و خاصه این عوامل عاطفی غیرعقلانی و «ارزیابیناپذیر» مورد محاسبهی عقلانی قرار میگیرند.
منبع: کتاب «دین، قدرت، جامعه» ماکس وبر؛ ترجمه احمد تدین؛ نشر هرمس؛ چاپ سوم (۱۳۸۷)
لطفاً در نقل و ارجاع به مطالب، با ذکر نام پایگاه و مشخصات تهیهکنندگان مطالب، حقوق ما را محترم بشمارید.