ارجاع به این مقاله:
حامدیانراد، مهدی و منوری، نوح (۱۴۰۳). مواجهه با تعادل کار-زندگی در میان کارمندان مشاغل حساس (مورد صنعت تلکام و شرکت ارتباطات سیار ایران). مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران، ۱۳(۴): ۴۹۵-۵۱۴
چکیده:
تعادل کار-زندگی از مفاهیم میانرشتهای رایج در علوم اجتماعی، علوم روانشناختی و علوم مدیریت است. در مشاغل حساس، تعادل مزبور به شکل معنادارتری با تهدید روبهرو میشوند. صنعت تلکام بهعنوان حوزهای که میزبان زنجیرهای گسترده از فعالیتهای فنی و شبکهای و در لبۀ فناوری و مرتبط با زندگی روزمرۀ میلیونها نفر است، مستعد تشدید همزمان فشارهای اجتماعی، گروهی، روانی و سازمانی است، مورد مناسبی برای بررسی روند تغییرات این تعادل است.
در این پژوهش با استفاده از روش کیفی و مصاحبۀ عمیق با ۱۸ نفر از کارکنان معاونت فنی و عملیات شبکه، با نگاهی جامعهشناسانه به مطالعۀ نحوۀ مواجهۀ این افراد با تعادل کار-زندگی پرداخته شده است.
یافتههای پژوهش نشان میدهد سه دسته عامل شامل ویژگیهای شغلی، فرهنگ سازمانی، و نگرشهای ذهنی-معنایی شخصی، نحوۀ مواجهۀ کارکنان این سازمان را با تعادل کار-زندگی مشروط میکند. ذیل این دستهبندی کلی، عوامل جزئیتری قابلبرشماری است، از جمله: استرس دائمی و درگیری مداوم با بحرانها و اختلالها، ساعت کاری طولانی، نتیجهگرایی در سازمان، رقابت مخرب بین کارکنان، محافظهکاری مدیران، علاقهمندی به شغل و سازمان.
مطابق نتایج، حتی یک سازمان بزرگ و فناور در ایران هنوز بهلحاظ فرهنگ سازمانی در سطح نتیجهگرایی و بسیار محافظهکار باقی مانده است. پاسخهای سازمان به وضعیت فقدان تعادل کار-زندگی، نه پاسخهایی از روی دانش سازمانی بلکه صرفاً امکانات تفریحی و رفاهی بوده است؛ بنابراین کارکنان ویژگیها و معنابخشیهای شخصی خود مثل شوق به خدمت و علاقه به شرکت را به پاسخی به شرایط پرفشار کاری خود تبدیل کردهاند.
واژگان کلیدی: انگیزش شغلی، بوروکراسی، دانشورز، فرسودگی شغلی، فرهنگ سازمانی